اتصال ضد لغزشی در شاهتیرهای تیرچه ای نیاز به طراحی اضافی توسط طراح دارد و ممکن است هزینههای پروژه را افزایش دهد، زیرا باید از پیچ و مهرههای با مقاومت بالا استفاده شود.
برای سفارش تیرچه کرومیت با ما تماس بگیرید.
پیچ و مهرههای با مقاومت بالا گرانتر از پیچهای ASTM A307 هستند که به طور معمول برای اتصالات استفاده میشوند و برای رسیدن به مقاومت در برابر لغزش مناسب باید پیچها را به درستی در جای خود محکم کنید. واشرهای سخت افزاری نیز مورد نیاز هستند. علاوه بر این، طراح ممکن است تعیین کند که از پیچ و مهرهها بازرسی شود، که در نتیجه منجر به افزایش هزینههای پروژه میشود.
بخش پایینی پایه و سطح بالشتک بر روی اعضای اولیه باید در حین رنگ آمیزی پوشانده شوند، یا سازنده تیرچه و عضو اصلی باید آزمایشاتی را انجام دهند تا ضریب مقاومت در برابر لغزش را برای سطح رنگ آمیزی شده تعیین کنند. طراح باید بررسی کند که آیا مقاومت مناسب تامین شده است یا خیر. طراح به طور کلی نمیداند که چه کسی تیرچهها یا اعضای اولیه را تولید میکند، بنابراین باید ضریب لغزش مورد نیاز یا نیروی مهاربندی را مشخص کند تا توسط کمیته استاندارد ساختمان تائید شود. علاوه بر این، در این روش فرض شده است که سطح در تماس کامل با سطح اعضای اولیه قاب است که معمولا برای پایههای تیرچه اتفاق نمیافتد.
مواد سازنده پایه بالشتکهای تیرچه تحت برش و اسلاتهای اتصال پایهها تحت نیروی پانچ قرار دارند. این فرآیندها لبههایی را ایجاد میکنند که مانع از برخورد کامل آنها با سطوح بالشتک میشوند. همچنین پایههای بالشتکها پس از جوشکاری به طور معمول تراز میشوند زیرا به طور کامل مسطح نیستند و لزوما برای ایجاد شیبهای 4 اینچ / فوت یا کمتر استفاده میشوند.
اتصال اصطکاکی مستلزم آن است که طراح ضریب اصطکاک بین پایه و عضو اصلی را تایید کند. این بستگی به سازنده و نصب کننده دارد تا آزمایشات لغزشی را برای تعیین ضریب اصطکاک انجام دهد. به علت تعدد سازندگان مختلف، انجام تست ممکن است غیر ممکن باشد، به استثنای سازندگانی که هم تیرچه و هم شاهتیر را برای پروژه عرضه میکنند. بر اساس اطلاعات نویسنده، هیچ آزمون استانداردی برای تعیین ضریب اصطکاک وجود ندارد، بنابراین برای تعیین ضریب باید از اصول پایهای فیزیک استفاده شود. همچنین هیچ استانداردی برای تعیین فاکتور مقاومت یا فاکتور ایمنی، وجود ندارد.
جالب است که توجه داشته باشیم که به دلیل افزایش نیاز به مهاربندی اعضای اولیه به دلیل افزایش میزان باری که باید تحمل کنند، نیروی مقاوم نیز طبیعتا افزایش مییابد، از آنجا که مقاومت نسبتی از واکنش تیرچهها بر روی اعضای اولیه است. به همین دلیل، فاکتور مقاومت 0.90 و ضریب ایمنی 1.67 ممکن است بسته به میانگین و انحراف معیار تعیین شده از آزمایشها تعیین شود. این مقادیر به ویژه در مواقعی مناسب هستند که مقاومت اصطکاکی با زمان تغییر نکند. به عنوان مثال، در صورت زنگ زدگی، وجود گرد و خاک یا آب ممکن است مقاومت اصطکاکی تغییر کند، پس باید از ضریب ایمنی بالاتری استفاده شود.
سوراخکاری غیر استاندارد برای تولید کننده تیرچهها بسیار پرهزینه است و هزینههای پروژه را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. یکی از صرفه جوییهای اصلی مربوط به استفاده از تیرچههای فلزی با جان باز در طول ساخت آنها، طول دقیق تیرچهها نباید در حین عملیات نصب تحت کنترل باشد (به این دلیل که پایههای اتصال در ساخت تیرچه استفاده میشود). اگر سوراخ با اندازه استاندارد مشخص شود، این کنترل باید اجرا شود. این تولید کنندگان را مجبور میکند تا از رویکرد خط مونتاژ خود فاصله بگیرند، بنابراین هزینههای تیرچهها به طور قابل توجهی افزایش مییابد. علاوه بر این، استفاده از اسلاتهای اتصال در پایههای پیوسته اجازه میدهد تا اجرا کننده امکان استفاده از تلورانسهای ساختمانی کوچک را داشته باشد. اگر از سوراخهای استاندارد در پایهها استفاده شود، این تنظیمات به آسانی قابل اجرا نیست. این راه حل قطعا عملی نیست.
لغزش اتصال مجاز ممکن است در بعضی موارد عملی باشد که وابسته به الزامات نیروی مهاربندی است. نیروهای مهاربندی تابعی از خروج از مرکزیت اعضای مهاربندی از خط مستقیم هستند. اگر عضو مهاربندی بتواند قبل از درگیر شدن مهاربند حرکت کند، خروج از مرکزیت از خط راست با افزایش میزان لغزش مجاز افزایش مییابد. تولید کنندگان تیرچهها سوراخهای استاندارد را در پایههای تیرچهها ایجاد نمیکنند و طول پایههای اتصال در میان تولید کنندگان تیرچهها متفاوت است. با این حال، برخی از تولید کنندگان ممکن است به طراح اجازه دهند طول اسلات اتصال را در محدوده مورد نیاز تعیین کنند. لازم به ذکر است که تمام راه حلها باعث ایجاد نیروهایی در تیرچهها میشوند. با توجه به بزرگی آنها، مهندس باید این نیروها را در طراحی و جزئیات در نظر بگیرد.
دالهای تخت یکی از شایعترین انواع ساخت سیستم کف هستند که حداقل عمق سازهای، روند ساخت سریع و خدمات بدون وقفه را فراهم میکنند.
شاهتیر دالهای بتنی پیش ساخته میتوانند به عنوان یک جایگزین برای ساخت دالهای بتنی تخت در محل سایت پروژه استفاده شوند. ساخت بتن هیبریدی HCC ترکیبی از بتن در محل و بتن پیش ساخته است که به منظور استفاده حداکثری از مزایای هر دو نوع روش ساخت استفاده میشود. هدف از این تحقیق بررسی رفتار این سیستم کف با استفاده از آزمایشهای تجربی، ابزار دقیق و مدل سازی به روش المان محدود است.
با توجه به اینکه صنعت ساخت و ساز در حال پیشروی به سمت راه حلهای ارزانتر و پایدارتر است، استفاده از روشهای ساخت و ساز در خارج از سایت پروژه و DfMA (طراحی برای ساخت و نصب) برای تحویل سازههای سریع و با کیفیت محبوبتر شده است.
به دلیل مزایای ذاتی سازههای کف تخت، رفتار سیستم کف ساخته شده از شبکههای پیش ساخته باید کاملا درک شود تا تولید و طراحی آنها بهینه شود. صفحات مسطح تیرچه بتنی پیش ساخته به گونهای طراحی شدهاند که مطابق با استانداردهای اروپایی 1،2 باشند، اما اهمیت پارامترهای طراحی مختلف در سیستم کف پیش ساخته به طور کامل درک نشده است.
شاهتیرهای بتنی پیش ساخته شامل یک ورق پیش ساخته (معمولا با ضخامت 50-65 میلیمتر) است که دارای یک تیرچه بتنی شبکهای است که از این ورق بیرون میزند تا یک سختی موقت را ایجاد کند و عملکرد کامپوزیت را برای سطح بتنی ساخته شده در محل ایجاد کند.
بتنهای پیش ساخته تا زمانی که بتن مسلح به مقاومت فشاری مورد نیاز برسد، به طور موقت پشتیبانی میشوند. صفحات پیش ساخته ممکن است برای هر دو حالت یک طرفه و دو طرفه طراحی شده باشند.
عملکرد واقعی سیستم کف به طور مداوم با استفاده از ابزار مناسب در محل پروژه تحت نظارت قرار خواهد گرفت. تا هر گونه تغییراتی مورد مطالعه قرار گیرد و محاسبه شود.
این ابزار که در طبقه جدید ساختمان زیست انسانی HBB نصب شده که اخیرا در بخش NUIG راه اندازی شده است. از دادههای ابزار دقیق برای مقایسه رفتار واقعی و رفتار پیش بینی شده با استفاده از کدهای ساختاری مانند Eurocodes1 استفاده میکند.
برنامه آزمایش سیستمهای شاهتیری کف پیش ساخته در مقیاس واقعی برای بررسی پارامترهای خاص طراحی در رفتار واحدهای مورد نیاز انجام خواهد شد.
این برنامه آزمایشی اجازه میدهد تا اهمیت پارامترهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد و زمینه برای بهینه سازی سیستم کف (ساخت و طراحی) مورد توجه قرار گیرد. دادههای برنامه آزمایشی برای توسعه و اعتبار مدلهای المان محدود غیر خطی استفاده میشود که رفتار کف را پیش بینی میکند.
در تکمیل برنامه آزمایشی، دادههای مفیدی از ابزار دقیق به دست میآید که در طول مرحله ساخت و ساز عملیات HBB و نقش اسکلت شبکهای را کنترل میکند. نظارت مستمر بر روی دادهها، تاثیرات بلند مدت در عملکرد سازه کف را تحت نظارت قرار میدهد و با دستورالعملهای طراحی مقایسه میکند.